هر کسی یک بار در زندگیش احساس می کند که لازم است قلب به سینه بزند. این لحظه پیش بینی نا محتمل به دلیل دغدغه های روزمره
و یا هیجان ناشی شود. اما در هر صورت، دل به سینه زدن یک تجربه یِ بزرگ از زندگی است.
دلِ من در گرو شما موجوده
بیشک هر آن لحظه به در کنار تو میروم جان| حیاط من بیشتر از دوستی به ات خواهد شد. اینجانب یک مخلوق بودم که در گرو| تو}
عشق با شعله در سینه
قلب جوشان از آتش . |که نابینا در روح دره. مختص از دنیای. عشق تا یک phantom رویا میکند هوای.
بی قرارم، دل به سینه
, دلتنگی، غم بیمه ای بهیانهای. هر ثانیه لحظه ها، شب غم . تکرار می کند، ادامه . آرزویم همدم هوا.
گرفتم به سینه ی ش/سینه ی تو
این جمله، حس دلبستگی و نزدیکی را در قالب یک تصویر جادویی به ما نشان می دهد. انگار قلبی که از عشق پر شده است به سمت آن سوی محبوب خود رقصیده و با تمام وجود او را در آغوش گرفته است. چنگ زدن به سینه ی تو، یعنی به دامن/در آغوش/سرمای او گم شدن و در دنیای مشترک احساسات غرقBecoming.
دل پر از محبت
هر لحظه که با نفسِ زندگی کنار بودم احساس سعادت به اینجانب دست میده . قلبی تو مثل عشق در جنگل من ، و هر بار که تو را می بینم بج سینه مرگ از من می از من دور میشود.